ماه: دسامبر 2014

یک اعتراف دوستانه بکنم؟!

یک سری اعتراف دوستانه داریم که ماها برای دوستانمان می گوییم. معمولاً چیزهایی در مایه های اینکه فلان دوست را دوست داریم، کشش به فلان فرد آشنا داریم، با فلان رفیق خوابیده ایم و به بهمان دوست خیانت کرده ایم و دروغ گفتیه ایم. چیزهایی که اساساً نه در محتوا، که شاید خیلی هم ساده و بچگانه هم باشد، بلکه در اثری که روی خودآگاه و ناخودآگاهمان گذاشته عمیق است. اینها بیشترین تاثیر را روی کسی که می شنود ندارد. اصلاً ربطی به کسی که می شنود ندارد. اصلاً چیزهایی هستند که صرفاً به کسی می گوییم که «می شناسیمش». اینها در واقع شاید اعترافاتی هستند که جرات نداریم به خودمان بگوییم. به بقیه می گوییم. بقیه می شنوند و فراموش می کنند. ما از زبان خودمان می شنویم و هیچوقت تک تک هجاهایی را که از دهان و دندانمان بیرون آمده فراموش نمی کنیم. این حرف ها، حرف های خودمان و نه بقیه، ما را تکان می دهد. شاید بهتر است اعترافی هم اگر داشته باشیم جایی، به کسی، حتا به سنگ هم، نگوییم.